اگر روزی نفت تمام شود ، چطور می توانیم هزینه توسعه نیافتگی را بپردازیم ؟

قبل از هر چیز از لینک های زیر مصاحبه محسن رنانی را با یک افیونی و افریته (مصباحی مقدم که از صورت و حالت دهانش هم معلوم است در زندگی شخصی هم آدم مخالف و نرویی است ) تماشا کنید

https://www.youtube.com/watch?v=iF677uA4thc

این لینک فیلم کامل و بدون سانسور است و لینک کوتاه تر و سانسور شده هم در آپارات موجود است

https://www.aparat.com/v/k5dKF

این هم لینک سانسور شده برای عزیزانی که به فیلتر شکن دسترسی ندارند ولی باز هم نکات قابل تعملی در آن گفته می شود

 ( افیونی از آن جهت که بهای توسعه نیافتگی فقر و مردن نیست بلکه به زنا کشیده شدن زن ایرانی و از بین رفتن هویت ایرانی و دینی ما است - توسعه نیافتگی باعث از بین رفتن دین و دنیای ما شده و بد تر هم خواهد شد - وقتی صاحبان یک تفکر اخروی از ایجاد پیشرفت و تمدن دنیوی عاجز باشند مردم از آن تفکر به سرعت فاصله می گیرند و می گویند عامل بدبختی ما این تفکر است  و بلعکس این موضوع هم صدق میکند ، وقتی مردم ما به کشورهای خارجی می روند و می بینند که در آنجا همه نوع فساد انجام می شود ولی اینقدر در زندگی پیشرفت کرده اند با خود می گویند شاید هم اینها درست بگویند - این جمله را از زبان خیلی ها می شنویم که این حرفا چیه الان مگه خارجیا رو سری سر می کنن که انقدر پیشرفته هستند و در مقابل هر چی بلا هست سر ما میاد !!! بلا هایی که سر ما می آید نه به خاطر روسری داشتن است و نه نداشتن - تنها دلیل بد بختی ما گرفتار شدن در جهل مرکب و اندیشه های تئوری است که اگر نفت نداشتیم هیچ کس بهایی به آنها نمی داد - وقتی نفت داریم و مثل یک پدر پولدار تمام گند کاری ها و بی مدیریتی ها و تصمیمات غلط اقتصادی ما را پوشش می دهد معلوم است که سراغ تئوری های خود ساخته می رویم و مدام شعار می دهیم  - اگر یک سال نفت نفروشیم کل شیرازه کشور از هم می پاشد و دیگر از اندیشه هایی که در این کشور به آنها بها داده می شود هیچ اثری نخواهد بود-

در زندگی امروز ما هم بزرگترین دلیل بی دینی اولا این است که صاحب منصبان خودشان نه دین دارند و نه دین را قبول دارند و فقط برای بهره برداری از مطامع دنیوی دین را وسیله قرار داده و دکان باز کرده اند - دلیل دوم درس دادن اجباری  مسائل دینی در مدرسه و دانشگاه است - تبدیل قران و مطالب دینی به دروس اجباری یعنی پایین آوردن سطح دین در حد یک درس و علم - علمی که مثل ریاضی بود و نبودش در زندگی کوچکترین تاثیری ندارد - با این کار در ذهن دانش آموزان و دانشجویان اینگونه متواتر می شود که همانگونه که می توان ریاضی نخواند و در زندگی پیشرفت کرد می توان قران هم نخواند  و به پیشرفت رسید - وقتی قران و دینی در کلاس درس دانش آموزان و دانشجویان ارائه می شود حق قران و کتاب الهی ادا نمی شود - هزاران بار از اساتید خواسته ام  وحتی ایمیل و نامه زدم به مسئولان آموزش پرورش که به خاطر دین و خدا این دروس را از حالت اجباری و نمره خارج کرده و به صورت دروس پرورشی ارائه کنید - بگذارید دانش آموزان در یک فضای آرام و بدون اجبار  به بحث و تبادل نظر در مورد مسائل دینی بپردازند - نه اینکه به خاطر نمره ، قران و حدیث بخوانند )

 - سطح دین و کتاب خدا را اینقدر پایین نیاورید -

--------------------------------------------------------

در یک مصاحبه با لیدر اقتصادی راست گرایان (مخ لس ها) محسن رنانی می گوید بعد از انقلاب تا الان N میلیارد دلار نفت فروختیم و عایداتش برای کشور هیچ بوده است - بعد از 40 سال می گویند تعداد بیمارستان ها دو برابر شده - جاده ها دو برابر شده و این در حالی است که جمعیت 3.5 برابر شده است - یعنی اگر نسبت به جمعیت هم حساب کنیم هنوز صد درصد عقب هستیم - آن وقت با این همه نفتی که فروخته ایم هر سال با بوق و کرنا می گویند این همه پیشرفت کرده ایم - در صورتی که کسی نمی فهمد که با این حجم از درامد نفتی ، اگر بیمارستان هایمان 5 برابر نشده باشد باید بگویم عقب مانده ایم - نه اینکه بعد از 40 سال بگوییم بیمارستان ها و اتوبان هایمان 2 برابر شده است با افتخار از آن دم بزنیم

در تمام اخباری که هر روز درباره کاهش فروش نفت و مشکلات ناشی از تحریم نفت می خوانیم یک نکته اساسی از نظر قافل مانده است  :

آنهایی که از اساس با توسعه و پیشرفت مخالفند بگویند اگر نفت نبود ما چطور می توانستیم گندم و روغن وارد کنیم که از گرسنگی نمیریم و چطور می توانستیم از کالا ها و تکنولوژی های روز دنیا استفاده کنیم و به پیشرفت های ظاهری  (ظاهری از این بابت که ما در پیشرفت تکنولوژی کشورمان دخل و تصرفی نداشته ایم و هر چه هست واردات تکنولوژی و ماشین آلات است) دست پیدا کنیم - یک نفر تا کنون نگفته که فرض کنید ما 40 سال دیگه با همین فرمان پیش برویم - آن روز دیگر نفت تمام شده است - مردم ما در آن سال چگونه باید زندگی خود را بگذرانند - همه از گرسنگی خواهیم مرد چون تا آن سال باز هم جمعیت سه چهار  برابر شده است ولی همچنان صنایع ، خدمات و کشاورزی عقب مانده است

ای مردم جاهل بدانید که فردا روزی ، نفت نیست و اگر دولت مردانتان به همین روند ادامه دهند روزی فرزندان و نوه هایتان مثل مردم اتیوپی از فقر و گرسنگی خواهند مرد و زنان زیبایتان برده عرب و عجم خواهند بود - پس نگویید ما حاظریم بمیریم ولی با دنیا تعامل ندا شته باشیم و توسعه پیدا نکنیم - چون در ادامه زنان و دخترانتان چنین چیزی را نخواهند خواست و به فحشا کشیده  خواهند شد - بلایی که امروز بر سر تعدادی از زنان و دختران این مرز و بوم  آوار شده است و زن ایرانی در اختیار عرب عراقی گرفتار شده است ، برای زنان و دختران شما هم خواهد افتاد ، مگر  آنکه تغییری ایجاد کنید

ای مردم نادان وقتی کارخانه داری ورشکسته می شود و وقتی سکه فروشی اعدام می شود و وقتی ثروتمندی را نابود می کنند از روی حسد خوشحالی نکنید که هر ثروتمند و کارخانه داری که به زمین می خورد این کشور ذره ای از وجودش را از دست می دهد و نتیجه اش تورم 40 درصدی و گران شدن تمام کالا ها و خدمات می شود - مردم حسود ما زمین خوردن ثروتمندان را دوست دارند و از آن لذت می برند ولی عواقب آن که بیکاری و فقر است را دوست ندارند - زمانی که رییس کارخانه ایرانخودرو ، ارج ، کفش ملی ، جنرال الکتریک و بسیاری دیگر را دستگیر کردند و عده ای هم فرار کردند مردم خوشحالی می کردند ولی قافل از آنکه هر سیستمی در نهایت وابسته به یک شخص است و اگر آن شخصی که توان و اراده ایجاد یک کارخانه را داشته از جایش برداریم و یک فرد غیر متخصص و بدون تعصب را جای او قرار دهیم آن شرکت نابود می شود - چون او برای ایجاد آن کارخانه زحمتی نکشیده و ارزش آن کارخانه را نمی فهمد - چون اهلیت ندارد - کارخانه دار واقعی از شرکتش مثل فرزندانش صیانت می کند ولی شخص ثالثی که جای آن می گذارند فقط می خواهد از ساخته های او منفعت ببرد و صنعت را بدوشد - به عبارت دیگر مدیران فعلی که بر صنایع کشور حکم می رانند فقط می توانند ساخته های مدیر اصلی و واقعی را نابود کند که صد البته می بینید چنین اتفاقی برای تک تک کارخانه های مصادره ای اول انقلاب و مصادره شده های بعد از انقلاب (آنهایی که توسط بانکها مصادره می شوند) افتاده است - سرگذشت کارخانه هپکوی اراک را بخوانید تا همه چیز دستگیرتان شود - کارخانه ای که روزی ماشین آلات سنگین می ساخت امروز بعد از خصوصی سازی به چه روزی افتاده است  - از این مثال ها فراوان است و نیازی نیست همه آنها را تک به تک نام ببریم

- فقط این را بدانید کمی از حسادت دل های مریضتان کم کنید که من هر چه در فضای مجازی می بینم پر از نفرت و حسادت نسبت به آدمهای موفق است - کاربر ایرانی به نمایندگی از جامعه ایرانی به هر کسی که ویلا یا ماشین خوبی دارد فحش و ناسزا می گوید - نفرت و لجن پراکنی می کند - چرا ؟ چون به حق خود قانع نیست و حسود است و حاظر است به بهای بی کاری خودش ،  رییس شرکتش ورشکسته شود

مسئولین این کشور انقدر ناتوان و نا امید از پیشرفت و توسعه هستند که به جای حرکت به سمت پیشرفت از اساس با آن مخالفت می کنند و طبق روال همیشگی سعی در پاک کردن صورت مسئله دارند